یافته هایم از برنامه ریزی

یافته های جدیدم از برنامه ریزی

قبلا منتظر روزای تر و تمیز بودم ، تا اتو کشیده و مرتب کارارو انجام بدم و همه چیو دقیق انجامش بدم و تیک های برنامه ام کامل باشه ؛
تا اینکه بالاخره تسلیم این واقعیت شدم که کارای غیرقابل کنترل و اتفاقات غیر قابل پیش بینی زیادن و امیری که فقط با برنامه ریزی دقیق و غیرقابل انعطاف میتونه کار کنه بازدهی کلی اش میاد پایین ، چون وقتی میگی من امروز اینهمه کار رو حتما و منظم انجام میدم ، اگه وسطش مشکلی پیش بیاد و یکیشو انجام ندی انرژی ذهنی.ت تا حد زیادی تخلیه میشه و احتمال سرخوردگی و احتمال ادامه ندادن برنامه ریزی در بلند مدت میره بالا.


گوشزد نکاتی به خودم برای برنامه ریزی بهتر تری نسبت به دیروزها :

۱- شب قبل یه لیست آرمانی از کارایی که امروز قراره بکنی تهیه کن

  • حتما و حتما مطمئن شو که لیستی که داری تهیه.ش میکنی مخصوص خودت و نیازهاته و بر طبق آرمان ها و رویاهای ایلان ماسک نیست .
  • بنظرم زیاد شلوغش نکن چون لیستای بلند مثل ملت مورچه ها زیر تختت ترسناک ان و بجای اینکه نشون بدن این نقشه رشدته ، تو صورتت داد میزنن که این مدرک بدبختیته ، تو که برای ترسیدن برنامه نریزیختی ، برای رشد و امید بیشتر و رضایت بیشتر از زندگی برنامه ریزی کردی.

۲- کارها رو ارزشبندی و سپس اولویت بندی کن ؛

  • اهمیت کارها رو اینجوری و با این سوال میشه تعیین کرد : کدوم کار ها اگه انجام نشن هزینه های بیشتری به بار میارن ؟ و یا کدوم کارها اگه انجام بشن سودهای بیشتری نصیبمون خواهند کرد ؟ که البته تو این زمانه چیزی که بهمون فایده نمی رسونه کلا ضرره (استراحت و تفریح هردو به اندازۀ معقولشون معقول و مفیدن) ، اگه اون کار خودش ذاتش هم مضر باشه که دیگه اصلا جمع کن 🙂

۳- برای کارها زمان تقریبی در نظر بگیر و مشخص کن تقریبا میخوای چیکار کنی – امروز میخوای در این زمان مشخص ، تقریبا چه خروجی ای از این کار بگیری

  • زمانی که در نظر میگیری اگه یکم کمتر باشه ، باعث میشه متمرکز تر کار کنی و از کش اومدن کار جلوگیری میکنی؛
    یه نکته تکنیکی هم محمد رضا شعبانعلی کشف کرده اونم اینه که : وقتی مثلا در نظر میگیری من ۲ ساعته این کار رو تموم خواهم کرد اگه ۱٫۵ ساعته تمومش کردی ، نیم ساعت بقیه رو نوش جونت (این باعث میشه تشویق شی به زودتر تموم کردن) و از سری های بعد که سرعتت بالا رفته میتونی به جای در نظر گرفتن ۲ ساعت برای اون کار ، ۱ ساعت و ۴۵ دقیقه در نظر بگیری و رفته رفته سرعت و تمرکزت بره بالا ؛
    تکنیک دقیقا برای این سبک کار نبود ولی اینجا و اینجاش به کارم میاد.
  • اوایل ، احتمال اینکه اون دو ساعت بشه سه ساعت زیاده ولی با گذر زمان که اطلاعات و تجربه ها میرن بالا و بدنبال اون ، خوشبینی ها و بدبینی ها به واقع بینی ها نزدیکتر میشن و درصد خطاها میان پایین ، منظورم اینه که این زمان ها رو در حد توانت کنترل کن بقیه.ش رو نگران نباش چون به مرور زمان دقیق تر میشی.

۴- حالا اولین وقت آزادی که گیر آوردی از مهمترین کارت شروع کن

  • اگه اون وقت آزادی که گیرش آوردی ۱ ساعته و تو برای انجام کار فعلی ۲ ساعت نیاز داری ، نصف کار رو انجام بده (البته این مبارزه شخصی منه با شلوغیای دنیا ، ممکنه به مذاق یکی خوش نیاد که کار رو نصفه انجام بده ولی هرکدوم هزینه هایی دارن باید ببینیم نصفه نصفه انجام دادن برای خود شخص ما بازدهیش چجوریاس؟ – تازه من امتحان کردم وقتی وقت کمه آدم قویتر و سریع تر کار می کنه چون وقت کم باشه هر چیز اضافی که تمرکزتو بگیره به سزای عملش یعنی غلیظ ترین فحش ها میرسه ، اینم یکی از قابلیت های زمان کمه که فحش عمیق یادت میده) بعد با همین روند وقت های آزادی که در طول روز بدست میان رو مثل الماس بگیر و به ترتیبِ اولویت ها کارها رو توشون انجام بده ، اینجوری دیگه نگران نیستی کاری بعدِ این پیش بیاد ، چون اگه پیش بیاد استوپ میزنی و وقت آزاد بعدی از همون جا ادامه میدی .
  • پس اگه الان وقت آزاد بدست آوردی و انرژی هم داری (تنور داغه رو با نون های توش باهم داری) اصلا معطلش نکن ، این زمان ها در طول روز و در طول عمر خیلی کم یابن و اصلا نباید برابر با ساعت های معمولی در نظر بگیریمشون . به قول صدرا علی آبادی : چیزایی که تو این دوسال بدست آوردم بخاطر فقط شیش ماه کار پراکنده و عمیقیه که تو این دو سال انجام دادم.
  • تازه یه چیزی هست که موهامو ریزوند : ما در طول روز فقط ۴ ساعت میتونیم کار عمیق انجام بدیم ، اگه اینو اشتراک بگیریم با وقت هایی که تحت کنترلمونه ، تازه میبینیم که وقت هامون چقدر کم و الماسن و چقدر باید محتاط و خسیسانه خرجشون کنیم
    و آیا چجوری دلمون میاد دمپایی های تتلو و انگشتای پاشو سین کنیم؟ 🙂
    یعنی کسیو میخوای ترور کنی وقتشو بگیر ، چون هم نمی دونه کی چه بلایی سرش آورده و هم بلای بزرگی سرش آوردی.
  • این کم زمانی و فرا فیلتر شدنش بوسیلۀ کمبود زمان با کیفیت ، برام اینو روشن کرد که امیر آغای گل تو که الان پهن زمینی و میگی حالا وقت هست برای انجامش ، میبینی که حالا وقت نیست برای انجامش و دقیقا الان باید انجامش بدی و وقت قابل کنترل تو این زمانه خیلییی کم یاب شده ، تازه توشون باید تفریحات و نیازهای زندگی رو هم در نظر بگیری (پس آیا ما حق چرخیدن در اینستاگرام را دارا می باشیم؟ وقتی که حتی باید تفریحاتمون هم گزیده و پر مغز باشن تا تو زمانای کم به روح روانمون هم برسیم) علاوهههه بر اون یک ساعتِ الان برابر یک ساعتِ عصر یا بعد سر و کله زدن های شلوغ پلوغ نیست .
  • حالا که هر وقت آزادی رو که پیدا کردم با کارهای مهم و تفریحاتم پرشون کردم ، ممکنه چند کار رو در طول روز انجام نداده باشم ، چون کارهای غیرقابل کنترل پیش اومدن ، ولی منکه دیگه ناراحت نیستم چون تا اونجایی که دست من بود مهمترین هارو انجامشون دادم (میدونم که تمام تلاشمو کردم ، بقیش دست من نبود)

بالاخره ۵ – آخر هفته چک کنیم ببینیم وضعیت هفته پیش چجوریاست ، آیا راضیم از خودم و کارام؟ اگه نه چه آپدیت هایی لازمه و …

  • دلیل اینکه آخر روز وضعیت رو بررسی نمی کنیم اینه که ۲۴ ساعت به اندازه کافی ، کافی نیست که بشه توش خودمونو قضاوت کنیم ، ممکنه سه شنبه پدر خرمدین تر زده باشه به کل روزمون و روانمون اصلا اجازه نده که اون روز درست کار کنیم ولی فرداش می تونیم به خودمون برگردیم و بلند شیم ؛
  • الان که اینو مینویسم میفهمم اخبار دیدن چقدر بازدهی رو میتونه پایین بیاره ، همچنین آدم ها و محیطای سمی.
  • این متن بسیار ناقصه و هنوز اوله راهه ، دوباره میام و دوباره سر خودمو میخورم ، الان که اینو نوشتم فهمیدم که وقت خیلی کمتر از اونیه که فکر میکردم 🙂 و باید خیلییی تر روش مانور بدم و اجزای سیستم پاره پورمو اصلاح کنم ر

مجله اینترنتی توزلو 

Share

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 2 =