به گزارش مجله اینترنتی توزلو به نقل ازیگ پزشک
هنگامی که آریانا هان در اولین بارداری خود دچار عوارضی شد، برای یک تحقیق بالینی ثبت نام کرد، در آزمایشهای این تحقیق او باید نمونههای DNA میداد و همین طور خانوادهاش. والدین او، گیل و جورج فوگلمن، موافقت کردند. اما اندکی بعد از او خواستند که به تنهایی و بدون اطلاع شوهرش با آنها تماس بگیرد.
هان در تلفن متوجه شد که پدرش نمیتواند حقیقتی را با او در میان بگذارد. پس مادرش پیشقدم شد تا واقعیت را به او بگوید. او گفت: «چیزی وجود دارد که ما آن را از تو پنهان کردهایم. پدرت، پدر ژنتیکی تو نیست.»
در اواخر دهه ۷۰، والدین هان مشکل ناباروری داشتند. بنابراین آنها طبق پیشنهاد متخصص زنان و ناباروری خود، لقاح مصنوعی را انتخاب کردند. دکتر بنجامین فیوریکا به آنها گفت که این روش را با استفاده از ترکیبی از اسپرم جورج و اسپرم اهدایی یک کارورز پزشکی انجام خواهد شد.
خانواده فوگلمن میخواستند فرزندشان به خانوادهشان شباهت ظاهری داشته باشد و درخواست کردند که کارآموز پزشکی یهودی یا ایتالیایی باشد. فیوریکا با این شرط موافقت کرد. اما او به خانواده فوگلمن گفت که لقاح مصنوعی را مخفی نگه دارند و بعدا هم آن را از فرزندشان پنهان کنند. او ادعا کرد که آشکار کردن این واقعیت میتواند مشکلاتی ایجاد کند و برای دخترشان هم دانستن آن خوب نباشد.
فوگلمنها بعد افشای این واقعیت انتظار داشتند دخترشان به شوک برود، عصبانی شود و یا حتی بگرید. اما، هان یعنی دخترشان، شروع به خندیدن هیستریک کرد.
فهمیدن اینکه او دختر شخص دیگری است به صورت متناقض برای آرامشبخش بود.
تفاوت بین پدر و مادر و کودک از همان دوران کودکی او آشکار بود. پدرش برونگرا و او درونگرا بود. موسیقیدانی که زندگی خود را وقف این هنر کرده بود، تلاش زیادی کرد تا همین عشق را به او القا کند. اما هان هرگز نمیتوانست یک موسیقی هم اجرا کند. در عوض، هان علاقهمند به انسانشناسی و علوم سیاسی بود و همین علاقه را در در کالج و بعداً تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه بوستون ادامه داد. در نهایت، او استاد انسانشناسی اجتماعی فرهنگی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، در سن برناردینو شد.
پس پدرش کی بود؟
هان شروع به کندوکاو در زمینه ژنتیکی کرد. او و مادرش عکسهای کارورزهای پزشکی را که در حدود سال ۱۹۸۰ در مرکز تولد خیابان پنجم کار میکردند، بررسی کردند، سالی که هان باردار شد. هان و مادرش ایمیلهای زیادی فرستادند و در مورد اینکه به کدام کارورز شبیه است، بحث میکردند.
او تصمیم گرفت که یک آزمایش DNA برای پیدا کردن خویشاوندان ژنتیکی انجام بدهد. برای این کار او از طریق سایت AncestryDNA اقدام کرد. کیت به خانه او فرستاده شد. نمونه بزاق فرستاد تا DNA او تحلیل شود .
آزمایش آمد و مشخص شد که یک پسرعموی پدری دیگر هم دارد که در همین سایت ثبت نام کرده بود و این دو از طریق سایت با هم تماس گرفتند . گفتگو کردند تا سرنخی در مورد پدر واقعیاش پیدا کند.
هنگامی که نتایج رسید، سرویس او را با پسر عموی سوم از طرف پدریاش وصل کرد. آن دو کمی گپ زدند، اما این مکالمه هیچ سرنخ دیگری در مورد اینکه پدر بیولوژیکی او میتواند چه کسی باشد به دست نیاورد.
پس از تحقیقات گسترده، هان و همسرش توانستند چیزی شبیه به یک شجره خانوادگی ترسیم کنند و ریشه ژنتیکی هان را در روستایی در سیسیل ردیابی کنند و نام این خانواده را پیدا کنند: فیوریکا.
اسمی آشنا. همان اسم خانوادگی پزشک ناباروری که والدیناش به او مراجعه کرده بودند!
اما پزشک متخصص ناباروری به آنها گفت که سالها قبل وازکتومی داشتم و تلفن را قطع کرد.
چند ماه بعد، AncestryDNA یک تطابق جدید ارائه کرد و عمه ژنتیکی او به نام رزماری را پیدا کرد که خواهر بنجامین فیوریکا بود.
پس او ایمیل دیگری به دکتر فیوریکا نوشت و یک اسکرین شات از نتایج را پیوست کرد.
فیوریکا در ایمیلی گفت: «باید اعتراف کنم که من پدر شما هستم. من واقعاً متأسفم که قبلاً این را نپذیرفتم. »
مورد آریانا هان اولین مورد در نوع خود نیست . از وقتی که شرکتهایی مانند ۲۳andMe و AncestryDNA برای عموم مردم در دسترستر شد، سیل مواردی پیش آمده که مشخص شده پزشک متخصص ناباروری خودش اهداکننده اسپرم بوده است.
در سال ۲۰۱۸، NPR داستانی را در مورد موردی زنی منتشر کرد که میبایست اسپرم اهدایی دریافت میکرد که ۸۵ درصد آن از اسپرم شوهر بیمار و ۱۵ درصد آن شامل اسپرم بیش از شش نفر بود.
سالها بعد، نتایج آزمایش DNA نشان داد که دکتر دروغ گفته و به جای آن اسپرم خودش ارائه کرده است.
در سال ۲۰۱۹، گزارشهایی از یک پزشک هلندی منتشر شد که متهم به استفاده از اسپرم خود برای ایجاد ۲۰۰ فرزند شده بود. در دسامبر ۲۰۲۰، نیویورک پست داستانی درباره یک پزشک خانواده محترم در دیترویت، میشیگان منتشر کرد که در طول چهار دهه، بدون اطلاع بسیاری از بیمارانش، همین کار را انجام داده است.
این موارد سؤالات گستردهتری را در مورد اخلاق و رضایت در پزشکی باروری و همچنین سؤالاتی در مورد اینکه ناشناس بودن اهداکننده به چه معناستاست ایجاد کرده است.
هیچ قانون خاصی علیه تقلب در باروری در سطح فدرال در ایالات متحده وجود ندارد اما در سطح ایالتی اغلب این کار غیرقانونی است.
در آلمان، یک اهداکننده نمیتواند بیش از ۱۵ فرزند داشته باشد، و بریتانیا آن را به ۱۰ خانواده محدود میکند. در ایالات متحده، هیچ محدودیت قانونی برای تعداد دفعاتی که اهداکننده میتواند اسپرم اهدا کند، وجود ندارد.
اما در میان، کلاهبرداری در باروری که در آن اهداکننده شامل پدران پزشک و اهداکنندگان برجسته از نظر اجتماعی باشد، شاخصتر است. این باعث نقض اعتماد در رابطه پزشک و بیمار میشود. برخی این کار را تشبیه به «تجاوز پزشکی» کردهاند.
هان از این که متوجه شد پدر بیولوژیکی او پزشک باروری و متخصص زنان مادرش بود، بسیار متحیر شد. او احساس وارد یک آزمایش علمی شده و «محصول چیزی غیراخلاقی یا یک اشتباه است».
اما هان نمیخواست از فیوریکا شکایت کند. او احساس میکرد که اگر از او شکایت میکرد از کسی که نیمی از زندگیاش از اوست، شکایت کرده.
بر خلاف هان و مادرش، سایر قربانیان تقلب در باروری علیه اهداکنندگان پزشک شکایت کردهاند. آزمایش ۲۳andMe که بورلی ویلهلم برای کریسمس دریافت کرد، باعث شد که او علیه دکتر فیلیپ میلگرام، شکایت کند و او را متهم به کلاهبرداری و کلاهبرداری کرد.
ایو وایلی، که Donor Deceived را ایجاد کرد، با جودی مادیرا، استاد حقوق دانشگاه ایندیانا، همکاری کرد تا ایالتها را برای تصویب قوانینی علیه تقلب در باروری تحت فشار قرار دهند.
در ایالات متحده، کلینیکهای باروری و بانکهای اسپرم دستورالعملها را از سازمانهای حرفهای مانند انجمن آمریکایی پزشکی باروری یا انجمن فناوریهای کمک باروری دریافت میکنند، اما آنها مجبور نیستند به هیچ سازمان دولتی پاسخ دهند. جای تعجب نیست که در سطح ایالتی مقررات چندانی وجود ندارد. در سطح فدرال، تنها قانونی که وجود دارد، قانون نرخ موفقیت کلینیک باروری و گواهینامه سال ۱۹۹۲ است. کنگره این قانون را پس از دریافت شکایاتی در مورد کلینیکهای باروری که در مورد میزان موفقیت خود اغراق میکردند، تصویب کرد.
هان باز هم ماجرا را پی گرفت و با پدر ژنتیکیاش دوباره تماس گرفت. آن دو شروع به تبادل ایمیل کردند. سرانجام، فیوریکا، که اکنون بازنشسته است و در نیویورک زندگی میکند، به آنها پیشنهاد داد که با هم ملاقات کنند. در تابستان ۲۰۱۷، در واشنگتن آنها با هم دیدار کردند و نمیدانستند حرف را از کجا شروع کنند.
فیوریکا شروع به صحبت در مورد سوابق تحصیلی و رزومه خود کرد. او در کالج سنت جان فیشر تحصیل کرده بود و در آنجا در رشته زیستشناسی تحصیل کرد. بعداً در کالج پزشکی ویسکانسین تحصیل کرد و در سال ۱۹۶۸ فارغ التحصیل شد. تخصص او در مامایی و زنان بود.
هان با خودش فکر کرد این اطلاعاتی نیست که من میخواستم. او میخواست درباره او بیشتر بداند: او چه جور آدمی بود و چه علایقش داشت. او از این واقعیت آگاه بود که این ممکن است تنها فرصت او برای ملاقات با پدر بیولوژیکیاش باشد، و بنابراین، با وجود آزرده شدن از پاسخهای او، سعی کرد تا حد امکان حضور داشته باشد.
فیوریکا سؤالات زیادی از هان نپرسید، اما او درباره فرزندانش – نام و تاریخ تولد آنها – پرسید.
“اشکالی ندارد اگر برایشان هدایای کریسمس بفرستم؟ ”
هان سرانجام از او پرسید که چرا از اسپرم خودش برای تلقیح مادرش استفاده کرده، نه از اسپرم یک کارورز پزشکی.
دکتر فیوریکا گفت که او و یک پزشک دیگر مرتباً برای بیماران یکدیگر اسپرم اهدا میکردند و ادعا کرد که فقط به مادر او اسپرم داده.
هان پرسید که چرا فقط این مورد خاص.
او گفت: «او گفت که یک نفر یهودی یا ایتالیایی میخواست. “و در آن لحظه، حس کردم که این مورد فقط من میتوانم باشم.”
هان متوجه شد که فیوریکا و مادرش خارج از رابطه پزشک و بیمار با یکدیگر آشنا بودند. خانواده فوگلمن قبلاً یک فروشگاه قاب عکسسازی داشتند و برخی از عکسهای خانوادگی فیوریکا را نصب کرده بودند.
پس شاید دکتر فیوریکا به مادر هان علاقه داشت؟!
چند وقت پیش، در اواسط ماه مه، مستندی از نتفلیکس پخش شد که به سرعت بسیار محبوب شد و بین ۱۰ مستند برتر این شبکه قرار گرفت.
موضوع مستند که «پدر ما» Our Father نام داشت همین تقلب در زمینه پزشکی نازایی و اهدای اسپرم بود. در این مستند داستان یک پزشک در کلرادو با ۱۷ فرزند، یک پزشک در هلند با حداقل ۴۹ و پزشکی در ایندیانا با ۹۴ فرزند مورد بحث قرار گرفته بود.
مادر هان، گیل فوگلمن، یکی از بینندگان این مستند بود و عمیقاً تحت تأثیر این مستند قرار گرفت.
تنها تعداد انگشت شماری از ۹۴ کودک در پدر ما حاضر به مصاحبه در مقابل دوربین شدند، اما نکته عجیب شباهت ظاهری همه این کودکان بود:
بیشتر آنها موهای بلوند “آریایی” و چشمان آبی داشتند و گمان میرود که پدر بیولوژیکی آنها ممکن است انگیزههای ایدئولوژیکی داشته باشد.
علم ژنتیک همیشه رابطه عجیبی با سیاست داشته است. علم به راحتی مورد سوء استفاده اصلاح نژادی قرار میگیرد. ظهور آزمایش DNA ارزان و در دسترس همه باعث شد که برخی از آن برای ثابت به اصطلاح خلوص نژادی استفاده کنند.
توصیه میکنیم
<سایت یک پزشک / منبع
دیدگاهتان را بنویسید